درباره وبلاگ


گرایران زمین بختیاری نداشت گمانم که از بخت یاری نداشت
آخرین مطالب
پيوندها
  • راهنمای گردشگری استان لرستان
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قلعه درویش سرای من و آدرس mehdi2000.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 40
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


قلعه درویش
بختیاری




اگر كوله بار سفر بربندیم و از دامنه كوه های مرتفع و از گردنه رخ با شیب بسیار تند ، كه در دل رشته كوه های راسخ و استوار زاگرس قرار گرفته ، بگذریم ، خود را در میان طبیعتی پاك ، سرشار از لطف و صفا ، ‌محصور در بین كوه های بلند سلسله جبال زاگرس كه قله های سربه فلك كشیده اش ، همیشه پر برف است ، می بینیم . سرزمینی بسیار زیبا و دیدنی با نام چهار محال و بختیاری كه شهر كرد بام ایران را در آغوش گرفته است .

در این استان زیبا كه در میان استان های اصفهان ، خوزستان ، كهكیلویه و بویر احمد و لرستان قرار گرفته ، جلوه مناظر طبیعی و جاذبه های توریستی به حدی زیباست كه گویی نقاش كهنسال طبیعت ، بر فراز زردكوه سر به فلك كشیده ، یك چند به نظاره نشسته و آنگاه مجموعه بدایع طبیعت را یكجا ، در پهنه دشت ها و سینه كوه ها و دره ها و چشمه ساران و جویبارها در كمال هنرمندی نقش زده است .

در حقیقت استان چهار محال و بختیاری ، به اعتبار طبیعت بی همتایش انگار همه جهان است:‌ دشت ، رود ، جنگل های انبوه ، كوه های سر به فلك كشیده ،‌دره هایی كه نگاه تو را گیج می كنند و آبشارهایی ناپیدا كرانه،همراه با مانده های شگرف باستانی و تاریخی كه هویت منطقه را تشكیل می دهند .

وجود صدها مكان جاذب و دیدنی همچون آبشار آتشگاه لردگان ، دره عشق كوهرنگ ، چشمه دیمه ، سیاسرد ، سندگان ، تالاب چغاخور ، گندمان ، سولقان ، پل زمانخان ، رودخانه زاینده رود ،‌دشت لاله های واژگون ، غارهای یخی و آهكی ، پیست اسكی چلگرد و بابا حیدر ، پیر غار ، چشمه برم لردگان ، گرداب بن ، دریاچه شلمزار ، بلوط سبز كوه ، بازفت ، مجتمع توریستی سامان ، ارتفاعات زردكوه بختیاری ، چاله های زردكوه و صدها مكان دیدنی دیگر در استان سبب شده تا استان چهال محال و بختیاری به یكی از استثنائی ترین كانون های گردشگری مركز و جنوب ایران تبدیل شود كه هنوز ناشناخته و دست نخورده باقی مانده است.به اعتقاد كارشناسان ایرانگردی و جهانگردی یكی از ویژگی های ممتاز این استان ، فصلی نبودن گردشگری است.‌مناظر طبیعی به خصوص تنوع رنگ ها در حاشیه زاینده رود در فصل پاییز، همچنین كوچ عشایر بختیاری در این فصل كه سبب جذب بسیاری از گردشگران خارجی و داخلی علاقه مند به مطالعه آداب و رسوم و سنن ایل بختیاری می شود ، سبب شده تا این استان در تمام فصول سال پذیرای گردشگران داخلی و خارجی باشد . استان مرتفع چهار محال و بختیاری در همه فصول و روزهای سال پذیرای كسانی است كه به قصد تماشای دیدنی های آن بار سفر می بندند تا ایامی از سال را با فراغ بال در استان گل و شكوفه و كوه و آب سیر كنند . در جای جای چهار محال و بختیاری ، هنر طبیعت زیبا ، كوه ها و دشت های پر گل ، رودخانه های خروشان و ... دامن گسترده است .

استانی كه بیش از یك درصد وسعت خاك كشور را در بر نگرفته ، ده درصد حجم بارش و بارندگی و آب را در خود اختصاص داده است . به گونه ای كه نبض حیات دو استان بزرگ خوزستان و اصفهان در زرد كوه بختیاری می تپد و دو رودخانه كارون و زاینده رود با عظمت و قدرت فراوان ، اما در كمال فروتنی چون مردمان این استان ، روانه این دو دیار می شوند .

یكی دیگر از امتیازات برجستهی این استان وجود 16 قله مرتفع است كه علاوه بر فراهم آوردن زمینه مناسب كوهنوردی مكانی ویژه برای زیستگاه انواع وحوش از قبیل پلنگ ، قوچ ، میش ،‌پازن ، خرس قهوه ای ، گراز ،‌روباه قرمز و انواع پرندگان مانند كبك ، چویبا ، باقرقره و انوع مرغابی است.

علاوه بر دو رودخانه بسیار مهم زاینده رود و كارون كه تنها سالانه از كارون نزدیك به یازده میلیارد متر مكعب آب از منطقه خارج می شود، وجود 20 رودخانه دایمی و خروشان دیگر نظیر بازفت ، كوهرنگ ، آقلاغ ، سبز كوه و خرسان حكایت از وفور نعمت الهی آب در استان دارد . عوامل مساعد جوی و طبیعی ، پوشش گیاهی متنوعی از درختچه های كوچك گون گرفته تا جنگل های بلوط ، پسته وحشی ، بادام ، گردو ، زالزالك و زبان گنجشك را در استان پدید آورده است ضمن آنكه وجود گونه های دارویی در سطح استان ، به ویژه در دامنه های كوهستانی از اعتبارات مهم گیاهان دارویی كشور محسوب می شود .

این استان از نظر تاریخی نیز قدمت دیرینه دارد؛ آثار به دست آمده در استان ، تاریخ هزاره ششم قبل از میلاد را نشان می دهند: ساختار اجتماعی-سیاسی بختیاری كه از شعبه های قوم لر است . به دو بخش بزرگ هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم می شود و از ایل ، طایفه ، تیره ، اولاد و خانوار تشكیل شده است .

در این میان دستان هنرمند و هنرآفرین زنان و دختران این استان سال هاست كه با حوصله هر چه تمام تر شب و روز در دل تارهای به هم تنیده قالی ، بهترین نقش های اصیل ایران را به نمایش می نشانند و ظرافت و زیبایی زنانه خود را در پود فرش های معروف این خطه به ودیعه نهاده و هدیه دوستداران قالی اصیل ایران می كنند .

سوغات منطقه :

عسل بختیاری با شهرتی جهانی كه در بازارهای مختلف با نام عسل بختیاری ، عسل سبز كوه و عسل زردكوه شناخته می شود .

گز، به ویژه گز بلداچی كه طرفداران بسیاری در داخل و خارج از كشور دارد و سوغات اصلی منطقه به شمار می رود .

قارا( قره قورت ) وروغن حیوانی از جمله سوغاتی های تولیدی و اختصاصی استان و به خصوص عشایر و دامداران است .

سیر ، موسیر ، تره كوهی ،‌كرفس و قارچ از جمله گیاهان خوراكی و دارویی پرطرفدار هستندكه در دامنه های مناطق اردل ، لردگان و زردكوه بختیاری می رویند .

نبات و پولك از جمله تولیدات استان است و در قنادی های سراسر استان به وفور یافت می شود .

محصولات كشاورزی نظیر گردو ، بادام ، كشمش ، برنج ،‌گندم ، سیب و انگور از دیگر تولیدات استان است .

قالی و قالیچه با شهرت جهانی و نقوشی زیبا كه می توان از نمونه های خستی ، گل مینا،چالشتر، ایلیاتی لچك ترنج ( بی بی باف ) ، تلفیقی از لچك ترنج و بندی"خشتی" گل پتو فرادنبه وگبه گندمان نام برد .علاوه بر نقوش فوق ، طرح های دیگری نظیر بته ( بته سر كج ) ، جقه ای سماوری ( گلدانی ) و نقوش جدیدی چون بافت نقشه شاهنامه ، تصویر حضرت علی (ع)، خانه كعبه ، نقشه آسیا ، نقشه ایران و بسیاری از قالی های منقوش از عناصر طبیعی ، لیلی و مجنون و .... در بیشتر نقاط استان متداول است .

خرسك: خرسك به معنای خرس كوچك ودر اصطلاح نوعی قالی ضخیم را می گویند كه از ارزش و كیفیت پایین برخوردار است . طرح این محصول چندان منقوش نیست.از نقوش ذهنی بافت خرسك می توان از طرح هایدوحوضه ، خشتی و قالبی نام برد ؛ اما نوعی از خرسك به نام گبه از طریق رفت و آمد و سكونت تركان قشقایی استان فارس در شهر گندمان استان یافت می شودكه این رقم ، صادراتی و بنا به سفارش برخی از كشورهای اسكاندیناوی و چند شركت فرش در ایران آماده می شود . تارو پود این محصول از پشم خالص و رنگرزی آن به طریق سنتی و گیاهی ثابت صورت می پذیرد.بافنده ، نقشه گبه را ذهنی بر روی كاغذ معمولی آورده و روی فرش پیاده می كند . نقوش آن تجسم كننده حركت چهار فصل ایل و الهام گرفته از مراتع طبیعی ، اشكال هندسی ، هیئت انسان ، حیوانات و پرندگان اهلی است . این طرح ها معمولاً با رنگ های زرد ، سبز ، قرمز ، آبی ، سرمه ای،قهوه ای و سیاه نشان داده می شود . زمینه اصلی در هر طرحی همیشه رنگ سبز است .

گلیم: گلیم ، زیراندازی مقاوم و منقوش است كه با عبور تارو پودهای رنگارنگ پشمی ، پارچه ای از نخ های زیر و رو به صورت به اضافه (+)‌ بافته می شود . زنان و دختران قانع روستایی این خطه با استفاده از خلاقیت و ابتكار ذهنی بدون استفاده از طرح یا نقشه ، در همه فصل های سال به بافت گلیم كه شامل مراحل ریسندگی ، چله كشی ، برپایی دار و بافت است ،‌مشغولند .

سرانداز: این فرش زیبا و منقوش را تحت عناوین گوناگون نظیر"گلیم سوزنی " نیز می خوانند . زمینه اصلی سرانداز متشكل از خشت هایی است با طرح های متنوعی چون مناظر طبیعت ، ماكیان و حیوانات،كه بازگو كننده عشق ، هنر ، ذوق و خلاقیت ریشه دوانیده در افكار و اندیشه های روستاییان از دیر باز است و همچنان باقی مانده است .

از دیگر صنایع دستی استان می توان به جاجیم ، چوقا ،‌خورجین ، سیاه چادر ، سفره ، كمچه دان ( كه محل نگهداری قاشق است )نوعی روانداز برای حفاظت رختخواب و وسایل درون خورجین ، نمكدان(جهت حمل و نگهداری نمك در خانهاست که با مهره های رنگی تزئین می شود، ریس (كه جایگزین طناب و تسمه است )و همچنین گیوه اشاره كرد .

پیست اسكی

بارش فراوان برف كه معمولاً از اواسط آذر ماه شروع شده و گاهی تا اوایل اردیبهشت ماه سال آینده ادامه دارد ، منطقه را زیبا و باشكوه می كند و بدین ترتیب دشتها و ارتفاعات سفید پوش آماده پذیرایی از علاقهمندان به ورزش مفرح اسكی می شوند .

سرزمین بلند و رفیع بختیاری ها ، با طبیعت بكر و دست نیافتنی اش و مردمانی ساده و صمیمی ،‌خود را برای استقبال از قدوم پرمهر دوستداران هنر ، سبزه ، كوه و آب مهیا می كند .



چهار شنبه 20 / 8 / 1392برچسب:, :: 17:43 ::  نويسنده : مهدی سلطانی

فرهنگ یکی از مهمترین مؤلفه های هویت هر قوم است. یکی از مهمترین بخش های نظام فرهنگی هر ملتی، زبان آن ملت است. زبان، زمانی که با تاریخ و هویت یک قوم پیوند می خورد، اهمیتی فراتر از یک وسیله ارتباطی می یابد زیرا در خود حجم عظیمی از اطلاعات فرهنگی و تاریخی را دارا می باشد. به این نوع زبان های دارای قدمت، باید چون یک میراث فرهنگی نگریست و برای حفظ آن از تهاجم فرهنگی و تبلیغات مخرب، برنامه ریزی ها و راهکار هایی مناسب هر دوره ارائه کرد. مرگ گویش و لهجه ها به معنی مرگ فرهنگ های بومی و اصیل یک کشور است که امروزه به دلیل سایه علم و تکنولوژی کمتر مورد توجه قرار می گیرد.

موضوع از بین رفتن زبان ها امری جهانی و یک چالش بین المللی است که زبان شناسان را نگران می کند. بر اساس تحقیقات زبان شناسان به طور تقریبی 7000 زبان در سراسر دنیا وجود دارد که هر دو هفته یکی از آنها از میان می رود.

زبان لری بدون شک در زمره ی این زبان های در معرض خطر نابودی قرار دارد. که روز به روز فاصله ی مردم با آن بیشتر می شود.طبق آمار حدود نه تا ده میلیون نفر در غرب و جنوب غرب کشور به این زبان تکلم می کنند. زبانی که سرشار از افسانه ها، مثل ها، معماها و ترانه هاست که سالیان سال است سینه به سینه از پدر به فرزند رسیده و درحافظه مردمان محفوظ مانده است. متأسفانه تا به اکنون کسی برای مکتوب کردن آنها تلاشی نکرده و همین امر این ادبیات غنی شفاهی را در معرض انقراض قرار داده است.

عوامل فراوانی در از بین رفتن گویش ها نقش دارد که می توان آنها را در دو عنوان کلی درونی و بیرونی تقسیم بندی کرد. عوامل درونی و بیرونی از بین برنده ی زبان ها و گویش های محلی در رابطه  تنگاتنگ با هم قرار دارند و بر شدت و ضعف هم تاثیر می نهند.هر چه که متکلمین یک گویش به خود باوری در مورد فرهنگ و آداب و رسوم خود برسند و برای حمایت از آن راهکار و برنامه داشته باشند میزان تاثیر عوامل خارجی کم و کمتر می شود.مراد از عوامل خارجی تهاجم فرهنگی و تأثیر علم و تکنولوژی است که زبان های محلی را مورد هجوم خود قرار داده و سعی در نابودی آن دارند. ایران از جمله کشورهایی بوده و هست که همواره مورد هجوم سایر فرهنگ ها قرار گرفته و زبان فارسی چندین بار در  تاریخ پر فراز و نشیب خود در خطر انقراض قرار گرفته است. که با تلاش ایرانیان و بزرگ مردانی از این خطه پر گهر تمام این آفات دفع شده، هر چند که ردپایی از این حضور بیگانگان در فرهنگ و زبان ایرانی رسوخ کرد اما کلیت فرهنگ ایرانی همچنان محفوظ مانده است و ما نه به زبان عربی سخن می گویم نه ترکی و نه هیچ زبان دیگری. اهمیت گویش های ایرانی که از فرزندان زبان فارسی هستند به اندازه  خود زبان فارسی است. این اجزا فرهنگی به دلیل ارتباط که با هم دارند کلیت نظام فرهنگی ما را تشکیل می دهد.

دومین عامل که منجر به از بین رفتن زبان و اداب و رسوم یک قوم می شود عامل درونی است و به عملکرد و نگرش خود اشخاص  بستگی دارد و معلول فرهنگ عمومی جامعه و عدم سیاست گذاری صحیح است. مردمان سرزمینی که زمانی در معرض یک فرهنگ یا زبان جدید قرار می گیرند اعتماد به نفس حمایت از زبان آبا و اجدادیشان را نداشته باشند محکوم به نابودی فرهنگ و زبان خود هستند.ما نباید با نداشتن خود باوری و عدم اطمینان به فرهنگ آبا و اجدادی خود به یاری عوامل بیرونی رفته و در اشاعه فرهنگ بیگانه درمرز و بوم خود به مهاجمین کمک کنیم. مردمی که به دلیل نداشتن آگاهی از اهمیت زبان و فرهنگ خود و پی نبردن به ضرورت حفظ آن، دل به تبلیغات دیگران می دهند و با باور آنها، میراث زبانی خود را به فراموشی می سپرند.

گام اول برای حفظ ارزشها خودباوری است. زمانی که ما به گویش خود ارج ننهیم و به آن باور نداشته باشیم خود به ابزاری در خدمت جبهه  تهاجم بدل می شویم و روند جابجایی فرهنگی را تندتر می کنیم. به بازوی دستی بدل می شویم که برای قطع اتصال ما با تاریخ و گذشته درازمان تیشه برداشته است.

تاثیر پیشرفت علم و تکنولوژی بر زبان کشورها امری اجتناب ناپذیر است. ولی مگر نمی توان با وجود مدرن بودن و زندگی بر مبنای پیشرفت های بشری به زبان مادری خود تکلم کرد؟ زبان لری با آن همه قصه و مثل و حماسه در لابه لای تجدد گرائی و از خود بیگانگی جوانان در حال فراموشی است.جای تأسف بیشر اینکه در نزد برخی از لرستانی ها آداب و رسوم گذشتگان و زبان مادری به طور کامل کنار گذاشته شده«تو گوئی که او خود ز مادر نزاد»

سوال بزرگ اینجاست که چرا مردم لر، قصد دارند زبانی که پر از قصه و افسانه است و قدمت این قوم را به چند هزار سال پیش می برد کنار نهند و از آن دوری می جویند. وجود این پرسش در ذهن من، باعث شد تا به تحقیق در این زمینه بپردازم و علت تکلم به زبان غیر لکی را از مردم لرستان جویا شوم. نتیجه حاصل از این تحقیق بسیار دردآور و موجب ناراحتی از تفکراتی که در باب این موضوع در بین مردم رواج دارد شد. زبان قدیمی و تاریخی لری که نشانه فرهنگ و قدمت قوم لر است عجبا که در نزد اکثر مردم لر، نشانه بی فرهنگی و بنیاد گرایی شخص متکلم به این زبان است. به همین دلیل اشخاص برای تظاهر به تجدد و تمدن تمایل زیادی به سخن گفتن به زبان مادری ندارند. تأثیر این تفکر حتی در نزد پدران ومادران مشاهده می شود به طوریکه فرزندان خود را به گونه ای تربیت می کنند که از نظر کلامی بیشترین فاصله را با این زبان داشته باشند. هر چه گویش فارسی غلیظ تر باشد نشانه فاصله بیشتر از زندگی عشایری است در حالیکه مهم ترین رکن اقتصاد استان را کشاورزان و عشایر تشکیل می دهند. گمان بر این است که احترام به قوانین و پذیرش فرهنگ شهر نشینی با عشایری منافات دارد!

اگر ما واقعاً عاری از نشانه های فرهنگی و رفتار مدرن امروزی هستیم با تغییر زبان خود می توانیم آن را به دست بیاوریم؟ مگر نمی توان با وجود تکلم به زبان آبا و اجدادی شهروندی محترم بود که به حقوق دیگران احترام می گذارد و قوانین و مقررات شهرنشینی را  رعایت می کند؟  مردم لرستان به جای گذار از رفتارهای ناپسند و عادات نامعمول در حال گذار از فرهنگ و تمدن خود هستند. به جای تغییر زبان به فکر اصلاح رفتارهایمان  باشیم. این گونه ظاهر آرایی ها تا اکنون که هیچ گونه کمکی به پیشبرد فرهنگ اجتماعی لرستان نکرده است. ما امروز شاهد سکونت مردمانی در لرستان هستیم که گویش مادری اکثریت آن ها لکی یا لری است ولی هیچ کدام به این زبان ها تکلم نمی کنند. با زبان فارسی صحبت می کنند ولی همچنان نمی توانیم یک صف منظم از مردمی که در نوبت چیزی ایستاده اند ببینیم. با وجود تکلم به فارسی خیابان های این شهر در زمره بی نظم ترین خیابان های ایران است و اثری از احترام به قوانین رانندگی و حقوق دیگران، در رفتار آن ها نمی بینیم. فارسی صحبت می کنند ولی همچنان سطح شهر ما و تفرج گاه های ما پر از زباله است و بسیاری معضل و گرفتاری های دیگر که مردم لرستان با تغییر خود و تاثیر پذیری از رفتارهای صحیح، می توانند از آنها عبور کنند نه با تغییر زبان و کنار نهادن رسوم و آداب سنتی که بیانگر هویت و تاریخ آنان است.در دورانی  که ملت ها با جعل تارخ سعی دارند برای خود قدمت و پیشینه خلق کنند، ما بدون آگاهی از اهمیت این موضوع، آداب و رسوم و زبان باستانی خود را به یک سو می نهیم.رفتار های سنتی، زبان و آداب و رسوم ملل تاریخی در ردیف مهمترین جاذبه های گردشگری برای توریست ها قرار دارد. و بیانگر تاریخ تمدن یک قوم است.

جای تأسف است که زبان لری، زبان مردمان غیر مسئول و نا متمدن قلمداد شود. و مردم لرستان نیز این به این حرف نادرست باور داشته باشند و با قبول این سخن نادرست برای رهایی از خوردن این انگ، سعی کنند تکلم به این زبان را رها کنند. وظیفه ی هر لرستانی با اصالت و آگاه این است که با رفتاری متمدنانه و هوشیارانه و تفاخر به فرهنگ آبا اجدادی به بالندگی آن کمک کند. تا این تلقی نادرست را از اذهان مردم پاک کند. باید به مردم آموزش داده شود تا به جای عبور از زبان و فرهنگ بومی به قوانین و مقرراتی که در روستا ها و دهات محل زندگی شان که امروزه به دلیل کثرت جمعیت و رشد امکانات به شهر تبدیل شده، احترام بگذارند. باید مرم را با قوانین آشنا کرد و ضرورت رعایت آنها را به مردم آموزش دهیم. ما می توانیم در کنار زندگی مدرن شهری و بهره گیری از تکنولوژی روز دنیا همچنان به سنت های نیک و پسندیده ی خود وفادار بمانیم. می توان با وجود تکلم به زبان لری به قوانین و مقررات شهری احترام گذاشت، به زبان بین المللی مسلط بود و از انواع علوم مطلع باشیم. تعداد افرادی که در لرستان دارای این توانائی های علمی هستند کم نیستند و برخی از آنها از شهرت جهانی نیز برخوردار هستند.ولی چند نفر از این دانشمندان و متخصصان را می شناسیم که با وجود تمام این توانائیها به زبان مادری خود وفا دار مانده باشد؟ و این حس تحقیر شدن توسط دیگران آنها را از اصالت آبا و اجدادی نگریزاند. گریز نوابغ لر از زبان و میراث گذشتگان این تفکر غلط را بیشتر در اذهان می پرورد در حالی که می بایست بزرگترین مبلغ و مروج فرهنگ لرستانی ها باشند.

در کنار معضل بزرگ گریزنوابغ لر از فرهنگ شان، فعالیت های  صدا و سیما در ارتباط با زبان لری نا کارآ مد وسطحی است. و نه صدای درستی از آن به گوش می رسد و نه شاهد تصویر درستی از فرهنگ لرستانی در آن هستیم. فرهنگ باستانی مردم و زبان لری به گونه ی درصدا و سیما به نمایش گذاشته می شود که بیشتر موجب بیزاری مردم می شود تا علاقه مندی آنها! با تأسیس شبکه ی استانی امیدوار بودیم که گام بلندی در راستای حفظ ارزشهای بومی استان برداشته شود. ولی این شبکه نتوانست انتظارات را برآورده کند و زبان لری به ابزاری برای لودگی در نمایش های بسیار نازل طنز بدل شد. زبانی که با دست کاری در زبان فارسی خلق کرده اند و هر هدفی را که دنبال می کند بدون شک نتیجه  جز ضربه زدن به زبان لری ندارد.این لهجه مخلوق صدا و سیما که بیشتر به کاریکاتور زبان فارسی شبیه است هیچ ارتباطی با زبان لری ندارد. و این روش  بیان بیشتر باعث جدی نگرفته شدن زبان لری می شود. در این گویش صدا و سیمائی نه اثری از تبعیت از دستور زبان لکی هست نه استفاده از واژگان آن. بلکه با شکل خاصی از تلفظ کلمات روبرو هستیم که گاه موجب تعجب و گاهی خنده آور است! و هیچ سنخیتی با زبان لری ندارد. با جعل لغات فارسی فقط به زبان لری لطمه می زنیم و موجب بی اعتباری آن می شویم. برای صحبت کردن به زبان لری باید از کلمات لری استفاده کنیم واز قوائد دستوری آن پیروی کنیم. نه با جویدن کلمات و اصطلاحات فارسی موجبات تأسف و تعجب شنوندگان و بینندگان را فراهم آوریم. به راستی زبان لری کاملا متفاوت از کلامی است که بر زبان گویندگان شبکه ی افلاک می گذرد. زبان لکی زبانی مستقل و دارای دستور زبان و آثار مکتوب و منثور است. بسیاری از کتب شعری شاعران این خطه به همین زبان به چاپ رسیده است  از شاهنامه ی لکی گرفته تا اشعار ملا منوچهر، ملا پریشان، رضا حسنوند، عزیز بیرانوند و شعرای جوان دیگری که به این زبان شعر گفته و آثار خود را به چاپ رسانیده اند. حرکتی که باید مورد توجه و تقدیر قرار گیرد و با استقبال از آن، انگیزه ی تکرار چنین فعالیت های فرهنگی سودمندی را نزد جوانان ایجاد کنیم. تا باعث تقویت خود باوری در بین اقشار مختلف جامعه شویم.

مزاح زبانی که در صدا و سیما وجود دارد به همراه رواج لطیفه های قومیتی باعث تضعیف روحیه  خود باوری نزد مردم می شود. و آنها را هر چه بیشتر از زبان و فرهنگ اصیل شان دور می کند.اگر اندیشه حفظ آداب و رسوم، زبان و فرهنگ خود را در سر می پروریم، در وهله ی اول باید خود آن را بپذیریم و با تبلیغات درست و فعالیت های فرهنگی مناسب افکار نادرست اطراف آن را بزدائیم. قابلیت های زبانی و فرهنگی را بر مردم آشکار کنیم تا با آن آشتی کنند و همه جا از آن حمایت به عمل آوردند. و باور کنیم تغییر زبان و کنار گذاشتن آداب و رسوم گذشتگان سبب ترقی ما و مدرن انگاشتن مان نمی شود. تا زمانی که افکار و ذهنیت خود را به اعمال و رفتارهای درست سوق ندهیم نمیتوانیم گره های فرهنگی را باز کنیم. فرا گیری علوم روز و به سمت مدرنیته رفتن به هیچ روی تضادی با حفظ زبان و فرهنگ بومی ندارد. غرب و اروپا که زایشگاه علوم و فناوری نوین هستند، نه تنها از باورها و اعتقادات گذشتگان خود دست نکشیده اند بلکه، اکنون نیز در حال خلق اسطوره و افسانه برای غنا بخشیدن و عمق دادن به فرهنگ خود هستند.ولی ما با ساده انگاشتن میراث فرهنگی خود هم خود به آن ضربه می زنیم و هم به دیگران اجازه میدهیم آن را تخریب کنند!



چهار شنبه 20 / 8 / 1392برچسب:, :: 17:43 ::  نويسنده : مهدی سلطانی

 



دو شنبه 11 / 1 / 1391برچسب:, :: 23:56 ::  نويسنده : مهدی سلطانی

سلام به گویل و درویل

سلام به ایل گپ بختیاری

  سال 1391به همتو تبریک اگوم

امیدواروم سال خوب ،خوش و پربرکتی داشته بوین

 



یک شنبه 11 / 1 / 1391برچسب:, :: 23:35 ::  نويسنده : مهدی سلطانی
 

 

 

 

 

 

 

لو حشك و دل تنگ به جا وارگه هاتون
دل مو چی كچك سیاه چاله هاتون

ای خدا صوری بم بده ایمون محكم
مال كنون سرمه نهاد به زونی غم

بی تو مال كنونه غم باتو چی بهاروم
ایل به بار مال به گدار بیو وادیاروم



چهار شنبه 22 / 12 / 1390برچسب:, :: 22:20 ::  نويسنده : مهدی سلطانی



سه شنبه 16 / 11 / 1390برچسب:, :: 18:29 ::  نويسنده : مهدی سلطانی

" گر ایرانزمین بختیاری نداشت/گمانم که از بخت یاری نداشت"

وگر مردمانش شناسند خویش/خدایا! چنین روزگاری نداشت!

اگر هفت وچارش شود یازده /به فردا جز امیدواری نداشت

وگر قوم لر را کند همرهی / به ایران کسی بیقراری نداشت

درست است که میهن پر از قوم هاست!/که بی ان همه خودقراری نداشت!

وگر لر نمی داشت ایرانزمین/ گمانم که از بخت یاری نداشت.

 



شنبه 11 / 11 / 1390برچسب:, :: 18:9 ::  نويسنده : مهدی سلطانی

به نام پروردگار یگانه

اینجا سرزمینی از دیار مردمان پاک دل ،شجاع ودلیر و مهمان نواز و خون گرم

دیاری با قدمت تاریخی دیار غیور مردان بختیاری سرزمینی که بزرگان ایل در این سرزمین بودند

این روستای قلعه درویش ازطوایف شهرستان اردل در90کیلومتری شهرکرد می باشد.

در پایین این روستا رودخانه خروشان کارون وجود دارد که منظره طبیعی بسیار زیبارا بخشید است یکی از بهترین مناطق گردشگری منطقه سرداب قلعه درویش است

اینجا روستای سرسبز قلعه درویش میباشد

 



ادامه مطلب ...


یک شنبه 20 / 8 / 1390برچسب:, :: 22:24 ::  نويسنده : مهدی سلطانی

تصاویر زیبا طبیعت قلعه درویش



جمعه 19 / 11 / 1388برچسب:, :: 17:46 ::  نويسنده : مهدی سلطانی

به نام خدا

می خواهم حرفهای بزنم که دردل خیلی ها گیرکرده ولی به زبان اورده نمی شود می گویم امروز که ناکفته نماند

نام ایل بزرگ بختیاری زمانی که می اید غرور سرتاپای جوانان بختیاری را فرا می گیرد اولین کسانی که درسرای ان دیده می شود سردار اسعدبختیاری ابوالقاسم خان وعلیمران خان و...کسانی دیگر بودند که برای سرزمین پارسی رشادتهای زیادی آفریدند کسانی که شاید پیکر مقدس شان درایران زمین ما دیگر وجود نداشته باشد کساند که برای ناموس وخاک شان جان داداند اما حرفی ازرشادتشان نیست چرا؟ اما وقتی فاتح ملی ما (سرداراسعدبختیاری)کسی که ازادی خواه وازسران مشروطه بوده اورا به قدرت طلبی ودست نشانده انگلیس می خوانند (اگر طالب قدرت بود حکومت رادر دست میگرفت مگر کشور انگلیس پشتش نبود پس چرا قدرت را رها کرد ورفت)اما ما تمام این خفتهارا کسانی بر سرمان اورداند که به ظاهر بختیاری وسایتهای را بنام بختیاری اوردان وبه سران بختیاری توهین می کنندوما نشسته و نظاره گر هستیم آیاجز غرور گذشته چیزی برای ما مانده ،اطراف وقومهای دیگر راببینید. اما چرا هر روز هر ساعت ازنام ایل بزرگ بختیاری کم می شود آیاچرا منتطرمعجزه هستید نه نه خودمان باید کمک کنیم چراساکت نشستیم.

چرا افتخار انها باعث غرور ما شده پس ماهم باید برای ایندگان خود غرور افرین باشیم ن سرافکندگی که حتی جرات گفتن اصالت خودرانکند.

کسی باپوشاندن چوغا،دبیت وکلاه، بختیاری نمی شود اگرمردمان سرافراز گذشته ما ظاهری مردانه داشتند باطنی هم مردان داشتن وحدت وغیرت داشتن وبرای ایلشان باعث افتخارشدند نمی گوییم اسلحه بدست گیریم وبجنگیم باید درمقابل توهینها به ایستیم وبا کارهای وعمل خود دوباره نام بزرگ ایلمان را ثابت بکنیم که هنوزه ازادی خواه هستیم وهنوزه در میان ما جوانان غرور افرین هستند وبه مردمان ایران زمین ثابت کنیم که مردمان گذشته ما جز ازادی خواه کاری نکرده اند وماهم برای افتخار کشورمان و نام ایلمان در عمل ثابت خواهیم کرد  سرزمین ما ایران وکوهای سربه فلک کشیده زاگرس بختیاری بوده که هیچ وقت تن به ذلت نداده هیچ وقت دربرابر طغیانها زانو نزده وحتی زمانی که چنگیز مغول تمام ایران راگرفت جزسرزمین بختیاری و تا به الان کسی ب ان نتوانست تجاوز کند ونخواهد کرد.

((به بختیاری بودن خود می بالیم))




دو شنبه 1 / 1 / 1388برچسب:, :: 15:11 ::  نويسنده : مهدی سلطانی

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد